موفقیت را تجربه نکنید مشاهده کنید



در طی این سالها که در حوزه ی نویسندگی فعالیت کرده ایم و به کلاس های نویسندگی پرداخته ایم ، همیشه یک چیز برای ما جالب توجه بوده و اون مسئله ی علاقه ی بسیاری از مردم ایران به نویسندگی به همراه عدم اعتماد به نفسشان برای نویسندگی بوده است.

یعنی ما همیشه دو دسته از شاگردان را داشتیم.

یا آن ها که احساس می کردند که اعتماد به نفس نوشتن دارند و بلد نیستند بنویسند

یا آنانی که نه بلد بودند بنویسند و نه اعتماد به نفسی در درونشان داشتند که به کمک آن بتوانند بنویسند.

حالا روی صحبت ما در این مقاله با هر دو دسته می باشد. چرا که آن هایی که دوست دارند نویسنده شوند ، اما به هر دلیلی اعتماد به نفس کافی ندارند ، با آموزش های ساده می تونند از بهترین نویسندگان جهان هم جلو بزنند و پیشی بگیرند و اونهایی هم که اعتماد به نفس دارند و بلد نیستند ( البته به قول خودشان ) ، هم می تونند با شرکت در یک دوره کلاس نویسندگی بهترین بازدهی لازم را داشته باشند.

دوست من اگر این مقاله رو می خونی و احساس می کنی که تو یکی از دسته های بالا قرار می گیری ، باید بهت بگیم که در کلاس نویسندگی استاد تیموری ما هیچ دسته بندی ای نداریم.

همه در یک حدهستند . چرا ؟

چون که نویسندگی یک عشقه و اگر کسی بخاد وارد نویسندگی بشه ، فقط کافیه در دلش این عشق رو احساس کنه ، اونموقس که بهترین نتیجه ها رو می گیره.

کلاس درس نویسندگی ما ، کلاس عاشقان نویسندگی است. هر کسی که با عشق به کلاس نویسندگی تیم مطالعاتی تیموری ورود کنه ، آن وقته که میتونه به جرئت و با تلاش، یکی از بهترین نویسندگان بشود.

حالا سوال اصلی اینه که چطوری ؟

اگر دوست دارید که جواب این سوال رو بدونید ، با ما همراه بشید و این چند خط رو با ما هم سفر بشید ، تا به شما بگیم که نویسنده شدن ، آنقدر ها هم که شما فکر می کنید ، کار پیچیده ای نیست .

در این مقاله می خوانید :

  • کلاس نویسندگی کجاست ؟
  • آیا من باید کلاس نویسندگی بروم ؟
  • چرا کلاس نویسندگی محمدرضا تیموری ؟
  • تفاوت کلاس نویسندگی محمدرضا تیموری با سایر دوره های آموزش نویسندگی در چیست ؟
  • چه طوری می تونم تو کلاس نویسندگی محمدرضاتیموری شرکت کنم ؟

کلاس نویسندگی کجاست ؟

اولین سوالی که مخاطبان یادگیری نویسندگی از ما می پرسند ، اینه که کلاس نویسندگی کجاست ؟

البته این سوالشون به هیچ وجه مربوط به مکان و زمان کلاس نویسندگی نیست ، بلکه اونها به طور دقیق نمی دونند که کلاس نویسندگی چیه و بدرد چی میخوره و چطور باید تو این کلاس ها شرکت کنند.

خب اجازه دهید از همین نقطه صفر کار شروع کنیم و به شما بگیم که کلاس نویسندگی چیه و قراره که در این کلاس های نویسندگی چه چیزی بین ما و شما رد و بدل بشه.

اولین نکته ای که باید بهش اشاره کنیم ، اینه که کلاس های نویسندگی درست مثل دیگر کلاس های درس که شما توی مدرسه و دانشگاه تجربه کردید یا برای یادگیری آیین نامه رانندگی یا آموزش آشپزی و هزاران کلاس دیگه اونها رو پشت سر گذاشتید ، برگزار میشه.

همون میزها ، همون تابلوها و همون کتاب ها ، جلوی شما قرار می گیره و با شما درست مثل یک کلاس آموزشی برخورد میشه.

اما با یک تفاوت . اون تفاوتم اینه که کلاس نویسندگی جاییه که شما هم یاد می گیرید ، هم تمرین می کنید و هم خلق می کنید.

اگر این سه تا نکته رو خوب درک کنید ، اون وقت دیگه دیدتون نسبت به این که کلاس های نویسندگی کجا هستند  ، کامل میشه و دیگه دغدغه ای بهش ندارید.

توی کلاس نویسندگی ، یک استاد یا یک راهنما به شما اصول و مبانی نویسندگی رو یاد میده. در واقع درست مثل ساختن یک ساختمون ، یک زمین برای شما در دنیای نویسندگی خریداری میشه که همون کاغذ و قلم شماست و بعد پی کار نویسندگی که همون مبانی نویسندگی هست ، یاد داده میشه و تا مرحله ی تحویل یک خونه ، یعنی فوت و فن نویسندگی در این کلاس ها با شما کار میشه.

پس اولین چیزی که شما یاد می گیرید ، اینه که چطور نویسنده بشید. بعد از اون به شما آموزش داده میشه که چطور قلمتون رو بزارید رو کاغذ و نویسندگی رو شروع کنید.

در واقع شما یه فرصتی به دست میارید که نویسندگی رو توی همین کلاس های نویسندگی تمرین کنید. چون خیلی از هنرجوهای نویسندگی ، وقت تمرین کم دارند و علاوه بر اون گاها تمرکز تمرین هم ندارن.

در نتیجه ، توی همه ی کلاس های نویسندگی در تمام دنیا ، به هنرجوی نویسندگی فرصت داده میشه که تمرین نویسندگی صورت بگیره. اما در مرحله ی آخر ، جاییه که شما با توجه به تمرین هایی که کردید ، یک پایان کار یا همون نوشته ای که خلق کردید رو در این کلاس ها به سرانجام میرسونید.

این نوشته میتونه یه رمان باشه ، میتونه یه داستان کوتاه باشه و یا حتی یک نامه اداری . پس این روند کلی کلاس های نویسندگی در همه ی دنیاست و مختص تیم مطالعاتی تیموری و استاد تیموری نیست.

شما هر کجای دنیا از کلاس های نویسندگی ارنست همینگوی تا هر کلاسی که فکرشو بکنید ، برید ، این اصول رو خواهید دید. اما مسئله این جاست که اگر قراره همه ی کلاس های نویسندگی یه چیز رو بگند ( که متاسفانه می گند ) ، پس دیگه چه فرقی هست آدم کجا کلاس نویسندگی بره ؟ خب این سوال سوال مهمیه که اگر به ذهنتون رسیده باید آماده بشید که یکی دو مقصد دیگه تو سفر چند دقیقه ای مون در این مقاله پیش بریم تا جوابشو بگیرید.

ادامه مطلب را در : کلاس نویسندگی محمدرضا تیموری


رمان شاه‌پری»منتشر شد/دربه‌دری‌های دختر نوجوان از ایلام تا بغداد

رمان شاه‌پری» نوشته زهرا امیدی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان شاه‌پری» نوشته زهرا امیدی به‌تازگی توسط انتشارات هیلا منتشر و راهی بازار نشر شده است.

داستان این رمان درباره زندگی دختری به نام شاه‌پری و مردی به نام محمد در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی است. شاه‌پری از دوران کودکی درگیر اتفاقات و ماجراهایی می‌شود که به فرار دایی‌اش از روستای زادگاهش در ایلام ارتباط دارند. دختر نوجوان ناچار است به‌خاطر اتفاقاتی که رخ داده، از پدر و مادرش جدا شده و سر از شهر بغداد دربیاورد. در ادامه مسیر زندگی شاه‌پری و محمد به خاطر مواجهه با یک قاچاقچی اسلحه به نام عماد تغییر می‌کند.mohamadrezateimouri.com/rush/

در برهه‌های پایانی رمان که به سال‌های انقلاب نزدیک است، شاه‌پری همراه با رقاصه‌ای عرب با اتفاقات جدیدی روبرو می‌شود.

شاه‌پری» ۳ بخش اصلی دارد که بخش اول ۶ فصل، بخش دوم ۷ فصل و بخش سوم ۹ فصل دارد.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

اسلحه‌ای را که دراز شد طرفم گرفتم. سنگین بود و نوکش افتاد زمین. کمی با آن ور رفتم و نشانه گرفتم طرف خودش. دست‌هایش را در جیب گذاشت و گفت: من آماده‌ام.»

نتوانستم از چشم‌های مکارش چشم بردارم ولی به او لبخند زدم. اسلحه از دستم افتاد. نمی‌توانستم درست بگیرمش. به مادربزرگ گفتم چه دیده‌ام. گفت لابد شوخی می‌کرده دیگر.» به مادربزرگ حق می‌دادم آن‌قدر ساده باشد. او کافه منفجرشده را ندیده بود. یاد ایناس افتاده بودم. خیلی وقت بود ندیده بودمش. دوست داشتم بدانم هنوز هم در کافه می‌رقصد؟ به سرم زد بروم ببینمش. فکر می‌کردم ایناس مرا ببیند از شوق می‌دود طرفم، اما به جای او عبید مقابلم سبز شد. صورتش را چیزی بریده بود و کاردش می‌زدی خونش درنمی‌آمد. مرا که دید روسری‌ام را کشید، موهایم را گرفت و از کافه انداختم بیرون. صورتم چسبید به کف خیابان. می‌خواستم بلند شوم که سایه‌اش افتاد کنارم و روسری پرت شد توی صورتم. در حالی که انگشتش را در هوا تکان می‌داد و دندان‌هایش را به هم می‌فشرد گفت یک‌بار دیگر دایی‌ام برود آن‌جا خونش را می‌ریزد. بلند شدم و بدون این‌که به مردهایی که دور و برمان جمع شده بودند نگاه کنم روسری را برداشتم و فرار کردم. گریه نکردم، اما تنفر شدیدی از عبید در دلم حس می‌کردم. شب از فکر آن ماجرا خوابم نبرد. تازه فهمیده بودم دایی به ایناس سر می‌زده. مادربزرگ می‌گفت خراش روی گونه‌ام را با کرم چرب کنم و من گوشم بدهکار نبود. به او گفته بودم موقع بازی کردمن با دخترهای محله خورده‌ام به دیوار!

یک شب به سرم زد کمد دایی را بگردم و اسلحه‌اش را پیدا کنم. اسلحه نبود. وقتی داشتم از کنار کمد بلند می‌شدم متوجه صورتی شدم که چسبیده بود به شیشه پنجره. از اتاق دایی رفتم بیرون و دویدم طرف اتاقی که مادربزرگ در آن خوابیده بود. هرچه تکانش دادم بیدار نشد. با این فکر که دچار توهم شده‌ام سرک کشیدم توی حیاط؛ کسی نبود.

این کتاب با ۲۷۲ صفحه، شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۳۲ هزار تومان منتشر شده است.

منبع : خبرگزاری مهر



ترجمه رمان برنده من‌بوکر ۲۰۱۹ منتشر شد/ روایت دیروز و امروز عُمان

ترجمه فارسی رمان دختران مهتاب» نوشته جوخه الحارثی برنده جایزه من‌بوکر امسال توسط نشر افراز منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان دختران مهتاب» نوشته جوخه الحارثی به‌تازگی با ترجمه نرگس بیگدلی توسط نشر افراز منتشر و راهی بازار نشر شده است. این‌کتاب امسال برنده جایزه من بوکر شد و ترجمه آن از زبان عربی به فارسی انجام شده است.

الحارثی نخستین نویسنده زن عرب است که این جایزه را از آن خود کرده است. او متولد سال ۱۹۷۸ در عمان و استاد دانشگاه است. او دارای مدرک دکترای ادبیات عرب از دانشگاه ادینبورگ است. این مولف، همچنین اولین نویسنده عمانی است که آثارش به زبان انگلیسی ترجمه شده‌اند. آثار الحارثی به زبان‌های آلمانی، کره‌ای، صربی و ایتالیایی هم ترجمه شده‌اند.

داستان رمان دختران مهتاب» درباره ۳ خواهر به نام‌های میا، اسماً خوله است که در روستای العوافی در عمان زندگی می‌کنند. زمان شکل‌گیری اتفاقات داستان هم زمان استعمار کشور عمان است. سه خواهر مذکور تحولات اجتماعی کشورشان و عبور از دوران استعمار به پسااستعماری را شاهد هستند. طی صفحات این‌رمان مخاطب با تاریخ کشوری آشنا می‌شود که تا ۵۰ سال پیش در آن برده‌درای رواج داشت اما حالا کشوری امروزی شده است. سه خواهر حاضر در داستان هم جامعه کشورشان را بین سنت و مدرنیته می‌بینند و تناقض موجود در آن را درک می‌کنند.

https://mohamadrezateimouri.com/law-of-attraction-new/

مفاهیم گذشته، حال و آینده در این کتاب مدام جابه‌جا می‌شوند. شخصیت‌پردازی‌ها و صداهای مختلف هم باعث می‌شود مخاطب کتاب هر اتفاق و حادثه داستان را از چند زاویه متفاوت ببیند.

در قسمتی از این رمان می‌خوانیم:

من نجیه هستم. قمر. و تو را میخواهم.» هنوز و بعد از گذشت سال‌ها صدا و کلماتش در سر عزان طنین‌انداز است. من نجیه هستم.قمر. و تو را می خواهم.» عزان ن زیادی را در زندگی‌اش نمی‌شناخت و قطعاً زنی به آن شجاعی را هرگز نمی‌شناخت. قمر؟ او باید لقبی فراتر از ماه داشته باشد. او از هرچه که در زندگی دیده و هرچه که خواهد دید زیباتر بود. در شبی مهتابی او را دید گویی حورالعینی بود که خداوند به بندگان با ایمانش بشارت داده است. از او دور شد کفش‌هایش را زیر بغل زد و فرار کرد. به هیچ‌چیز نمی‌توانست فکر کند و با تمام قدرت به‌سوی العوافی می‌دوید…

این کتاب با ۲۳۰ صفحه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

منبع : خبرگزاری مهر



 مطالعه و پژوهش مستمر راز ماندگاری گنجی در علم جغرافیا

تهران- ایرنا- محمدحسن گنجی پدر علم نوین جغرافیا با مطالعه و پژوهش مستمر در حوزه جغرافیا، نام و یاد خود را در این عرصه ماندگار ساخت و با همت والای خویش میراث گرانبهایی همچون سازمان هواشناسی ایران را به یادگار گذاشت و اینگونه روشنایی بخش مسیر توسعه و پیشرفت این علم لقب گرفت.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ محمد حسن گنجی پدر جغرافیای نوین ایران در ۲۱ خرداد ۱۲۹۱ خورشیدی در بیرجند دیده به جهان گشود. او بعدها پس از پایان تحصیلات مقدماتی در مدرسه شوکتیه بیرجند وارد دارالمعلمین عالی تهران شد و در رشته تاریخ و جغرافیا به دریافت درجه کارشناسی نائل آمد و سپس به‌عنوان دانشجوی برگزیده راهی اروپا شد و در دانشگاه ویکتوریا، منچستر انگلیس ادامه تحصیل داد.

وی در ۱۳۱۷ خورشیدی مدرک کارشناسی تخصصی خود را در رشته جغرافیا اخذ کرد که برابر با کارشناسی ارشد بود و دکتری خود را در همین رشته در ۱۳۳۱ خورشیدی از دانشگاه کلارک آمریکا گرفت. همچنین پایان نامه گنجی درباره آب و هوای ایران به زبان انگلیسی به چاپ رسیده است.

نامه عاشقانه سایت محمدرضا تیموری

این جغرافیدان پس از بازگشت به ایران به عنوان استاد در دانشگاه تهران تدریس کرد و با درجه استادی در ۱۳۵۸ خورشیدی بازنشسته شد. وی چند کتاب از جمله اطلس اقلیمیِ ایران و دارای ۱۳۰ اثر برجسته علمی و تخصصی به زبان‌های فارسی و انگلیسی و تربیت کننده ۱۱ نسل استاد عالی در حوزه جغرافیاست.

گنجی در بیست و نهمین کنگره اتحادیه بین‌المللی جغرافیایی در کره جنوبی به عنوان یکی از ۱۵ جغرافیدان برجسته جهان شناخته و به همین مناسبت برنده جایزه سازمان هواشناسی جهانی شد.

سرانجام محمد حسن گنجی در ۲۸ تیر ۱۳۹۱ خورشیدی به دلیل خون‌ریزی مغزی دیده از جهان فروبست. پیکر وی پس از تشییع از مقابل دانشگاه تهران جهت خاکسپاری به بیرجند زادگاهش منتقل و در محل بوستان محمدحسن گنجی در خیابان توحید به خاک سپرده شد.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت سالروز تولد محمد حسن گنجی پدر علم جغرافیای نوین با محمد امین خراسانی»عضو هیأت علمی گروه جغرافیا دانشگاه تهران به گفت و گو پرداخته است.

- متن این گفت و گو را در ادامه می‌خوانیم:

ایرنا: محمد حسن گنجی چه تأثیری در دانش آب و هواشناسی ایران داشته است؟

خراسانی: گنجی پایه گذار سازمان هواشناسی در ایران بود. وی در زمره نخستین گروه از استادان رشته جغرافیا در دانشگاه تهران به شمار می‌آید که به واسطه تخصص خود در توسعه دانش آب و هواشناسی ایران نقش پررنگی ایفا کرد. همچنین او دوره‌های کارشناسی تا تحصیلات تکمیلی رشته اقلیم شناسی را در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به همراه استادان دیگر بنیان نهاد و در معرفی اقلیم ایران، در سطح بین المللی تأثیر بسزایی داشت. بنابراین باید گفت گنجی از نظر پایه گذاری سازمان هواشناسی و راه اندازی و توسعه گرایش‌های مختلف رشته جغرافیا در ایران میراث ماندگاری از خویش برجای گذاشته است.

ایرنا: با توجه به رتبه علمی این استاد جغرافیا، افراد فعال در حوزه علم جغرافیا چه استفاده‌ای از آثار علمی گنجی برده‌اند؟

خراسانی: آثار گنجی سال‌ها ست که به عنوان رفرنس و منبع اصلی مورد استفاده قرار می‌گیرد. البته دانش اقلیم شناسی، دانشی است که با داده‌های مربوط به مسائل اقلیمی و هواشناسی سر و کار دارد و مدام به روز می‌شود. بنابراین ممکن است روش‌هایی که بعضاً در دوره‌های پیش استفاده می شده است اکنون زیاد استفاده نشود اما با این وجود، منابع و اندیشه محمد حسن گنجی همواره مورد استناد در کتاب‌ها و مقاله‌ها بوده است. بسیاری از استادان در رشته اقلیم شناسی در کشور به ویژه در مقطع دکتری از کلاس‌ها و منابع گنجی حداقل به صورت غیر مستقیم بهره مند شده‌اند.

ایرنا: چرا محمد حسن گنجی به پدر علم جغرافیای نوین مشهور است؟

خراسانی: یکی از دلایل مشهور شدن گنجی این بود که وی جزو جغرافیدانان کلاسیک بود؛ یعنی افرادی که در گرایش‌های مختلف جغرافیا صاحب نظر و دارای دانش هستند، در واقع دانش عمیقی در حوزه آب و هواشناسی و علاوه بر آن اطلاعات و آگاهی‌های گسترده‌ای در گرایش‌های مختلف رشته جغرافیا دارند.

مشی و مرام گنجی از نظر اخلاقی خیلی جاذب بود. بسیاری از دانشجوها، استادان و افراد مختلفی که حتی او را نمی‌شناختند، می‌توانستند از کلاس‌ها و از اندیشه وی به صورت مستقیم بهره مند شوند. بنابراین حُسن خلقی که گنجی داشتند باعث می‌شد که مقبولیت و محبوبیت بسیاری از جنبه علمی و اخلاقی در جامعه جغرافیا ایران کسب کند.

گنجی در جامعه جهانی یک سال به عنوان دانشمند سال در حوزه هواشناسی شناخته شد و به واسطه اینکه پایه گذار سازمان هواشناسی در ایران بود در مجامع بین المللی مشهور و شناخته شده بود.ایرنا: گنجی در حوزه جغرافیا در جامعه جهانی چه جایگاهی داشت؟

خراسانی: آثار و مطالعات وی در مقیاس بین المللی بازتاب گسترده‌ای داشت. در حقیقت گنجی ارتباط‌های خود را با مجامع بین المللی حتی پس از بازنشستگی قطع نکرد. وی در منزل خود تقریباً بخش مهمی از ادوات، ابزارها و دستگاه‌های رصد تغییرات هواشناسی را داشت و هر روز آنها را چک و ثبت می‌کرد و به واسطه این پیگیری‌ها حتی ده‌ها سال بعد از بازنشستگی در جریان تحول‌های علمی در سطح داخلی و بین المللی قرار داشت. همین پیگیری‌ها باعث شد گنجی یکی از آب و هواشناسان سرشناس کشور در سطح بین المللی باشد.

نامه اداری سایت محمدرضا تیموری

ایرنا: مهم‌ترین ویژگی محمد حسن گنجی که دانش پژوهان حوزه جغرافیا بتوانند از آن الگو بگیرند، چیست؟

خراسانی: یکی از بهترین و مهم‌ترین ویژگی‌های گنجی علاوه بر حسن خلق و شخصیت ویژه او، استمرار وی در حوزه علمی، مطالعه و پژوهش مستمر در رشته جغرافیا با وجود کهولت سن بود. گنجی همواره تلاش می‌کرد بدون وقفه، با انرژی و با یک نگاه مثبت مسائل علمی و دانشگاهی را دنبال کند، در حقیقت کمتر فردی را می‌توان دید که این میزان از استمرار را در حوزه علمی داشته باشد؛ یعنی ممکن است، پس از بازنشستگی انگیزه آنها برای فعالیت علمی کمتر شود اما گنجی حتی پس از آن همیشه حضور فعالی در کنفرانس‌ها و مجامع علمی داشت و بحث‌های علمی را دنبال می‌کرد. در واقع این مساله باعث ماندگاری وی شد. بنابراین مهم‌ترین تجربه‌ای که می‌توان از زندگی گنجی بدست آورد، حضور مداوم او در فعالیت‌های علمی بود.

ایرنا: جغرافیا در شرایط کنونی در چه وضعیتی قرار دارد؟

خراسانی: متأسفانه در ایران جایگاه دانش جغرافیا متناسب با وزنی که این رشته از نظر محتوایی و علمی در کشورهای دیگر به ویژه کشورهای توسعه یافته دارد، نیست. به عنوان نمونه در سیل اخیر اگر رشته‌های با تخصص از جمله رشته آب و هواشناسی به طور خاص و رشته جغرافیا به طور عام در نظر گرفته می‌شد این اتفاق‌ها قابل پیش بینی تر و پیشگیری تر بود. در واقع متخصصان رشته جغرافیا به آن اندازه که ایران نیاز دارد در جامعه و مدیریت کلان حضور ندارند و مورد استفاده قرار نمی‌گیرند. با وجود اینکه گنجی پایه گذار سازمان هواشناسی در ایران بود اما رشته آب و هوا شناسی در ایران مغفول مانده و آن اثر گذاری لازم در برنامه‌ها و سطوح مختلف مدیریتی نداشته است.

بنابراین جا دارد که به صورت مستقیم در سطوح مدیریتی و شکل غیر مستقیم در قالب مشاوره و بهره گیری از نظرهای جغرافیدانان که بسیاری از آنها دست پرورده مستقیم و غیر مستقیم امثال گنجی هستند، مورد استفاده قرار گیرند.

منبع : ایرنا



نویسنده رمان محمدجواد و شمشیر ایلیا» می‌گوید: گاهی ما مخاطب خود را کسی دور از دنیای پراطلاعات امروز می‌بینیم و به عبارتی برای مخاطب شعور و فهم کافی قائل نیستیم. نوشتن کاری بدون شعارزدگی و با احترام به مخاطب امروز است.

برای نوشتن، پاندای گ‌فوکار» دیدم/ احترام به مخاطب، بدون شعار

خبرگزاری فارس ـ گروه فرهنگ و هنر ـ حسام آبنوس: بریده‌ای از کتاب را در یکی از کانال‌های تلگرامی دیدم. به نظرم جالب آمد. یعنی همان یک پاراگراف آنقدر جاذبه داشت که ترغیب شوم کتاب را بخوانم. از زمانی که کتاب را دست گرفتم تا زمانی که در صفحات پایانی قصه بودم متوجه نشدم چقدر طول کشید. داستان روان و جذابی را می‌خواندم و متوجه نشدم چقدر زود یک داستان نوجوان خوانده‌ام. روایتی متفاوت با رنگ و بوی دینی!

محمدجواد و شمشیر ایلیا» اثر فاطمه مسعودی برای مخاطب نوجوان نوشته شده ولی من به عنوان مخاطب بزرگسال را نیز به خود جذب کرد و اجازه نداد که رهایش کنم. البته در اواسط داستان اندکی خسته‌کننده شد، ولی در مجموع راضی بودم از اینکه یک رمان نوجوان خوانده‌ام. رمانی که نویسنده موقعیت‌های تازه‌ای در آن خلق کرده و خلاقیت او در داستان‌پردازی توجه برانگیز بود.

مطلب پیشنهادی : https://mohamadrezateimouri.com/what-is-the-goal/

رمانی در ژانر فانتزی که نویسنده کوشش کرده با زبان داستان مفاهیمی دینی را به مخاطب نوجوان منتقل کند. اما بیان یک مفهوم دینی سبب نشده نویسنده به ورطه شعار دادن بیفتد، بلکه خلاقانه و با استفاده از ظرفیت‌های داستانی اثری پرکشش و متفاوت خلق کرده که بی‌شک می‌تواند توجه مخاطب نوجوان را به خود جلب کند. اثری که با یک آغاز شگفت‌انگیز خواننده را به دنیایی که مهجور است، می‌برد.

به این بهانه گفت‌وگویی با نویسنده این رمان انجام دادیم که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.

*روش‌های جذابی برای آموزش نداریم

فارس: ایده نگارش این رمان از کجا به ذهن شما رسید و چقدر برای رسیدن به این فرم تلاش کردید و زمان صرف کردید؟

من بعد از گذراندن دوره تربیت معلم قرآنی زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی و همچنین چند ترم آموزش روخوانی قرآن کریم به نوجوانان، در زمینه روند آموزش قرآن در موسسات و مدارس احساس خطر و کمبود کردم. متاسفانه ما روش‌های جذابی برای آموزش نداریم و در گیر و دار همین دغدغه‌ها بودم که از طرف یکی از اساتید بزرگوارم پیشنهادی مبنی بر نگارش جزوه آموزش روخوانی قرآن برای نوجوانان به بنده شد. طی نگارش جزوه، ایده شخصیت‌سازی محمدجواد به ذهنم خطور کرد. متاسفانه در امر جزوه با دوستان به نتیجه خوبی نرسیدیم چون فرم مورد نظرشان چیزی غیر از دغدغه‌های من بود. اما ثمره تلاش‌هایم تولد رمان محمدجواد و شمشیر ایلیا» بود. شاید بتوان گفت که از شکل‌گیری شخصیت محمدجواد تا انتخاب فرم داستان و نگارش جمله پایانی‌اش چیزی حدود ۶ ماه طول کشید.

*انتظار دغدغه داستان‌هایی است که می‌نویسم

فارس: شما یک ایده مرکزی داشتید و برای انتقال یک پیام داستان نوشتید یا اینکه خلق یک داستان با مضمون قرآنی مد نظرتان بوده است؟

ابتدا هدف من تنها آموزش روخوانی قرآن کریم به روشی جدید بود، اما در طول نگارش داستان و با ورود موجود تاریکی به دنیای محمدجواد به سمت حدیث گرانقدر ثقلین سوق داده شدم. چیزی که بار امانت بود و عهد خلافت، موضوع ولایت اهل بیت (ع) بود. قطعا موجود تاریکی از این طریق انسان‌ها را وسوسه می‌کند. چه بسا داعش و گروه‌های تکفیری و. قرآن را بهتر از من نوعی می‌خوانند، اما آیا به وصیت پیامبر گرامی اسلام عمل می‌کنند؟! این بود که حدیث ثقلین هدف اصلی داستان محمدجواد و شمشیر ایلیا» شد.

دغدغه بنده در تمام داستان‌هایی که می‌نویسم موضوع ولایت و انتظار است. یکی از دو بار امانت پیامبر(ص) در بین مسلمین.

فارس: شروع داستان به شدت جذاب است و کاملا ساختاری فانتزی دارد. در ادامه هم این مسیر ادامه پیدا می‌کند، ولی در اواسط کار اندکی ممکن است موجب ایجاد ملال باشد و حوصله خواننده را سر ببرد! اصرار خودتان بود این بخش‌ها در کتاب باشد یا اینکه مسئله دیگری در میان بود.

به طور کلی رمان محمدجواد و شمشیر ایلیا» به دو بخش تقسیم می‌شود. آموزش روخوانی قرآن و آموزش معرفت و امام شناسی. هرچند بنده تمام تلاشم را کردم تا در هیچ کدام از بخش‌ها از جذابیت داستان کم نشود و یکدستی آن با استفاده از گره‌های کوچکی که با حضور موجود تاریکی ایجاد شده بود تا رسیدن به گشایش گره اصلی داستان ادامه‌دار و متوازن باشد اما ماهیت آموزش یکسری از قواعد روخوانی کمی از جذابیت کار کم می‌کرد که به نظرم در نهایت  از جذابیت کلی موضوع  کاسته نشد.

*ناخواسته در تیم دشمن توپ می‌زنیم

فارس: با وجود اینکه ما در رمان شما با یک مضمون دینی روبه‌رو هستیم ولی اثری از شعارزدگی و افتادن به ورطه شعاری شدن نیست. برای این موضوع چه تدبیری در نظر داشتید که اثرتان شعاری نشود؟

از نظر من شعارزدگی حاصل چند فاکتور است: عدم تسلط کافی به بطن موضوعی که تصمیم داریم بیان کنیم، عدم شناخت و درک شعور مخاطب، عدم آگاهی نسبت به فرم مناسب و.

حقیقت این است که ما گاهی از سر شور به بیان موضوعی می‌پردازیم که نه تنها به ارزش موضوع اضافه نمی‌کند بلکه ناخواسته در تیم دشمن توپ می‌زنیم. بیان موضوعات اعتقادی و حساس به شور در کنار شعور نیازمند است و شور به تنهایی راه گشا نیست. یا گاهی ما مخاطب خود را کسی دور از دنیای پر اطلاعات امروز می‌بینیم و به عبارتی برای مخاطب شعور و فهم کافی قائل نیستیم. صرف اینکه مخاطب ما سن کمی دارد دلیل بر عدم آگاهی او نیست. نوشتن کاری بدون شعارزدگی احترام به مخاطب امروز است.

*برای نوشتن، پاندای گ‌فوکار دیدم

شاید گفتن این موضوع خالی از لطف نباشد که من برای طراحی آموزش‌های رزمی محمدجواد بیش از هفت بار انیمیشن پاندای گ‌فوکار، چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم، اسپایدرمن، بتمن، آیرون من یا سینمایی پسر کاراته باز، جنگجوی درون و. را دیده‌ام. من باید طعم چیزهایی که مخاطبم را جذب خود کرده را لحظه لحظه می‌چشیدم. این حداقل وظیفه و احترام من به مخاطبانم بوده است.

فارس: یعنی شما حین نوشتن به مخاطب فکر می‌کردید؟

قطعا این طور بوده و هست. من همیشه در تلاش بودم تا در عین حال که نباید هدف آموزشی کارم را فراموش کنم یا دست و پای هدفم از قالب و فرم انتخاب شده‌ام بیرون نزند، خودم را در جایگاه مخاطب قرار دهم. می‌توانم به جرات بگویم برای نگارش بخش‌هایی از داستان‌هایم با بیشتر نوجوان‌هایی که در اطرافم بودند م کردم. و در حال حاضر جدایی از نسبت و جایگاه‌های فامیلی و حتی شاگرد و معلمی، دوستان نوجوان بسیاری دارم.

*هرکس برای نوشتن روشی دارد

فارس: افعال شخصیت محمدجواد» با توجه به اتفاقاتی که در رمان شاهد آن هستیم بسیار باورپذیر از کار در آمده، برای رسیدن به این شخصیت بازنویسی به شما کمک کرد؟ و اصولا اعتقادی به بازنویسی دارید؟

حقیقتا هر کسی برای نوشتن روش کاری خود را دارد، بازنویسی به این معنا که کار را تمام و کمال بنویسم و بعد بازنویسی کلی را انجام دهم کمک زیادی در خلق این شخصیت نکرد اما تقریبا بعد از اتمام هر بخش بارها و بارها بازنویسی انجام دادم و این امر باعث شد تا بتوانم مراحل کسب کمال و تغییرات شخصیتی و در راستای آن رفتارهایی که انجام می‌دهد را با دقت بیشتری انتخاب کنم.

*نوشتن برای نوجوان قدم گذاشتن بر لبه شمشیر است

فارس: نوشتن برای نوجوان‌ها را دشوارتر می‌دانید یا بزرگسالان؟ توضیحتان چیست؟

شیرینی نوشتن برای دوستان نوجوان آنقدر دلچسب و دلنشین است که تو را رشد می‌دهد. نوشتن برای روح شاداب و حق پذیر نوجوانان به نظر آسان‌تر است اما در حقیقت بر لبه شمشیر قدم می‌گذاری و قطعا در انتخاب مسیر آینده آنها بی‌تاثیر نیستی اما ناگفته نماند که نوشتن برای نوجوانان از نظر من راحت‌تر است زیرا حرفت را تمام و کمال باور می‌کنند. تو می‌توانی تمام حقیقت هستی را در ظرف کلمات جا بدهی و آنها حرف حقت را درک می‌کنند در حالیکه نوشتن برای بزرگسال یعنی نوشتن از واقعیتی که به زحمت کمی رنگ حقیقت به خود می‌گیرد. نوشتن از حقیقت برای بزرگسال مثل نوشتن از یک دنیای فانتزی است برای نوجوانان. کار سختی است، مگر اینکه حرف خاصی برای گفتن نداشته باشی یا هدف خاصی پشت کلماتت نباشد.

*نوجوانان سوالات بنیادی در ذهن دارند

فارس: رمان محمدجواد و شمشیر ایلیا» با زبانی متفاوت که حداقل در میان آثاری که بنده دیدم از موضوعات دینی حرف می‌زند این مسئله ضرورتی دارد؟

باید هفته‌ای چند ساعت با نوجوانان هم صحبت باشید و معاشرت کنید تا ضرورت این موضوع را درک کنید. آنها تام گیتس، خانه درختی، کاپیتان زیرشلواری و می‌خوانند چون هیجان دارد. هیجانی از جنس ترس، خنده و. اما همچنان سوالاتی بنیادی در ذهنشان هست که نیاز دارند کسی با زبان مورد علاقه خودشان پاسخگو باشد. نه با زبان خشک و گس بزرگسال.

*تاکید ما بر نمره ریاضی بیشتر از تاکید بر مفهوم نبوت است

فارس: یعنی گمان می‌کنید اگر با زبان نوجوانان با آنها سخن بگوییم مشکل برطرف می‌شود و آنها به سمت مفاهیمی که مدنظر بزرگترها است گرایش پیدا می‌کنند؟

قطعا داشتن یک زبان مشترک بین انسان‌ها به درک متقابل آنها کمک می‌کند. حالا فرقی نمی‌کند بزرگسال باشند یا کودک ونوجوان. ما نمی‌توانیم از نوجوان‌ها توقع داشته باشیم تا زبان ما را درک کنند چون هنوز به تجربه و درک ما از زندگی نرسیده‌اند اما آنها می‌توانند از ما توقع داشته باشند تا زبان‌شان را به عنوان زبان مشترک انتخاب کنیم زیرا ما در سنین آنها بوده‌ایم با همان ویژگی‌ها از جمله پرجنب و جوش بودن، اشتباه کردن، مهربان بودن، زود بخشیدن، ساده بودن و. اگر زبان مشترکمان را درست انتخاب کنیم آن وقت کمی از مشکلات حل خواهد شد، اما نکته اینجاست که آیا قرار است بچه‌ها را به سمت مفاهیم مدنظر خودمان سوق دهیم یا به سمت مفهوم حق و حقیقت؟!

اگر منیت‌هایمان را کنار بگذاریم و الگوی رفتاریمان اهل بیت(ع) باشند قطعا تمام مشکلات حل خواهد شد اما متاسفانه ما در کنار مفاهیم اساسی و اعتقادی می‌خواهیم چیزهای دیگری را هم بگنجانیم. مثلا همانقدر در رابطه با مفهوم اعتقاد به نبوت با فرزندانمان صحبت می‌کنیم و حساس هستیم که در رابطه با نمره ریاضی‌شان حساسیم و چه بسا اهمیت و تاکید ما بر نمره ریاضی بیشتر هم هست که در این صورت به نتیجه نخواهیم رسید. زیرا ما بسته‌ای نادرست را برایشان انتخاب کرده‌ایم.

فارس: به نظر شما اگر کار با کیفیت تولید کنیم نوجوانان به جای کار خارجی، کار ایرانی می‌خرند؟

به نظرم ومی ندارد که کار با کیفیت ما جایگزین کار خارجی شود، ما باید سعی کنیم کار و اثر ما جایگاه خودش را در قلب مخاطب باز کند. با هدف جایگزینی قطعا شکست خواهیم خورد زیرا یک مبارزه ناعادلانه است و اتفاقا آنها مایل هستند ما اسیر این بازی خطرناک شویم. در این بازی قضاوت با بچه‌های ماست. اما اگر به دنبال جایگاه خودمان باشیم همه چیز درست و به جا پیش خواهد رفت.

*خداوند با داستان به بشر آموزش داده!

فارس: فکر می‌کنید داستان می‌تواند گره از کار بشر بگشاید و انسان به واسطه این فرم هنری می‌تواند از بار مشکلاتش بکاهد؟

بله زیرا ما مبحث شیرین داستان را از قرآن وام گرفته‌ایم و خداوند تمام موضوعات کلیدی را در قالب داستان به بشر آموزش داده است پس قطعا داستان گره گشا خواهد بود. فقط باید در انتخاب فرم مناسب هر موضوع نهایت دقت را داشته باشیم.

منبع : خبرگزاری فارس



به گزارش خبرنگار 
خبرگزاری شبستان از البرز، موسسات قرآنی همچون موسسه قرآنی المهدی(عج) واقع در نظرآباد یکی از جمله مراکز و نهادهایی هستند که در فصل اوقات فراغت در جهت بهینه سازی این ایام برای دانش آموزان برنامه های قرآنی مناسبی را برگزار می کنند.

 

امیرمحمد مرادی مدیر اجرایی موسسه قرانی المهدی(عج) نظرآباد در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در خصوص آئین اختتامیه برنامه های تابستانی این موسسه قرآنی اظهار داشت: با استعانت از درگاه الهی و قران و اهل بیت (ع) و تلاش دوستان و اساتید محترم موسسه المهدی(عج)، مراسم اختتامیه برنامه های تابستانی روز گذشته برگزار شد.

 

به گفته این مسئول، در ابتدا قرائت قران اقای میلاد شکوری برگزار شد و سپس نوبت به تماشای کلیپ انگیزشی شکلات رسید و پس از آن گزارش عملکرد سه ماهه تابستانه ارائه شد.

 

 

وی ادامه داد: کلیپی از مجموعه عکس ها و فیلم های فعالیت های تابستانه پخش شد و به این واسطه لبخندی بر لب همه حضار با تماشای این برنامه ها نشست.

 

وی با در نظر گرفتن حضور جناب روستاکاری، ریاست اداره ورزش و جوانان نظرآباد توضیح دادبا حضور این مقام مسئول وعده مساعدت استخر رایگان به همه اعضاء موسسه داده شد.

 

از دیگر مسئولانی که در این اختتامیه حضور داشتند، معاونت فرهنگی سپاه نظرآباد بود که در این مراسم اشاراتی به مسایل و مشکلات قرآنی شهرک داشت و قول مساعدت و حمایت های مالی را از  مهندس همتینائب رییس شورای اسلامی شهر نظراباد که در مجلس حاضر بودند,گرفتند.
               

گفتنی است، حجت الاسلام و المسلین تقوایی، مدیر موسسه قرانی المهدی(عج) را طی این مراسم سخنانی را دررابطه با اولیای فرزندان مطرح کرد.

 

طی این مراسم از  میلاد شکوری، حمیدرضا نوروزی، علیرضا غلامی، امیرحسین صادقی و عرفان مقدم، ابوالفضل شهبازی و حمیدرضا نوروزی به عنوان فعالان برتر تقدیر و تجلیل به عمل آمد.


پایان بخش مراسم کلیپ شهدایی و ولایی به مناسبت هفته دفاع مقدس پخش شد.


منبع : خبرگزاری شبستان


مرتضی عزتی در گفت‌وگو با ایلنا در مورد رونق تولید به عنوان شعار سال جاری گفت: باید توجه داشت که تنها با شعار کارها بسامان نمی‌شود، ما نیازمند آن هستیم که ت‌های کلی نظام در راستای بهبود وضعیت اقتصادی تنظیم شوند و هدف‌گذاری نخست کشور مسئله اقتصاد باشد، در غیر این صورت ما به هدف خود مبنی بر رونق تولید و رشد اقتصادی نخواهیم رسید.

وی ادامه داد: در کشور ما اهداف غیراقتصادی اولویت نخست هستند و اهداف اقتصادی را خودبه‌خود تحت تاثیر قرار می‌دهند، بطوری که وقتی که این دو در تعرض هستند، اقتصاد فدا می‌شود. از همین روی نمی‌توانیم زیاد امیدوار باشیم که اقتصاد با رشد چشمگیر همراه باشد، در واقع با وجود اهداف غیر اقتصادی رشد مختصر اقتصادی هم نسبتا خوب است.

این استاد دانشگاه با تاکید بر نقش بازار سرمایه در رونق تولید گفت: اشکال ما این است که سرمایه و سرمایه‌دار را سرکوب می‌کنیم  که نتیجه آن هم بازار سرمایه کوچک است. در اکثر کشورها تولیدکنندگان برای تامین سرمایه، متکی به بازار سرمایه هستند اما در کشورهای فقیر، ضعیف و ناتوان از نظر ت‌گذاری و کشورهایی که نگاه‌شان ایدولوژیک است اجازه رشد بازار سرمایه داده نمی‌شود بنابراین توانایی تامین سرمایه تولیدکنندگان را هم ندارد و این گروه به ناچار به سمت سیستم بانکی حرکت می‌کنند.

وی افزود: در هیچ کجای دنیا بانک‌ها تامین کننده سرمایه‌های بزرگ تولید نیستند و بیشتر در حد سرمایه‌گذاری‌های کوچک یا در حد مصرف و سرمایه در گردش و مشابه این‌ها تامین مالی می‌کنند بنابراین اگر ما هم برای بانک‌ها همین چارچوب و وظیفه را قائل شویم تقاضای شدید برای بانک‌ها وجود نخواهد داشت و بالطبع شرایط تا حدودی می‌تواند تعدیل شود و بانک‌ها وظایف خود را بهتر انجام دهند. البته باید توجه داشت در شرایطی که سرمایه سرکوب شود بانک‌ها نیز سرمایه هنگفتی نخواهند داشت که در قالب تسهیلات به مردم ارایه دهند و در نتیجه عرضه وجوه نسبت به تقاضای تسهیلات کمتر خواهد بود که در این شرایط بانک‌ها در راستای منافع خود سود سپرده‌ها را افزایش می‌دهند تا این وجوه به مسیرهای دیگر حرکت نکند.

عزتی خاطرنشان کرد: وقتی بانک‌ها مجبور باشند برای سپرده‌ها سود بالا بپردازند بالطبع از تسهیلات هم سود بالا دریافت خواهند کرد و چون بنگاه‌ها متکی به بانک‌ها هستند در این شرایط آسیب خواهند دید که این در نتیجه ساختار اقتصادی کشور و تخریب بازار سرمایه است. البته نباید فراموش کرد بانک‌ها نیز تلاش می‌کنند در حد توان و امکانات خود در راستای رونق تولید و اقتصاد گام بردارند.

این کارشناس اقتصادی در مورد هدایت نقدینگی به سمت تولید گفت: باید توجه داشت نقدینگی مجموعه پولی است که در دست مردم است و این نقدینگی در چرخه‌ای از فعالیت‌های مختلف مصرف، خرید، مبادله و مشابه آن در جریان است و کسی هم نمی‌تواند در این جریان دخالت کند چون این پول در جریان، مالکانی دارد که خودشان اختیار دارند که آن را پس‌انداز یا مصرف کنند. البته باید توجه داشت که حجم سرمایه‌گذاری مورد نیاز برای رشد قابل توجه و رونق تولید حداقل سالانه چندین ده میلیارد دلار است و این حجم از نقدینگی که می‌تواند به سمت تولید سوق یابد ناچیز است. آن مقدار از نقدینگی که در چرخه اقتصادی می‌تواند موثر باشد بکار گرفته می‌شود و هیچ بانکی هم تمایل ندارد سپردهای مردم را که در قبال آن سود می‌پردازد را راکد نگه دارد‌.

وی تصریح کرد: پس این ادعا که نقدینگی می‌تواند به سمت تسهیلات برود و نمی‌رود با واقعیت اقتصاد همخوانی ندارد و البته اقتصاد ما هم بیش از این ظرفیت ندارد و باید از جریان خارجی و بیرون از اقتصاد در قالب سرمایه‌گذاری خارجی و درآمدهای نفتی استفاده کند که هر دو به علت ت‌های کلی کشور با چالش روبه رو هستند.

استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس در مورد استفاده بهینه از درآمدهای نفتی گفت: اگر اقتصاد ما سالم همراه با رشد اقتصادی و تولید بالا بود براحتی می‌توانستیم آن را از بودجه دولت حذف کنیم اما در شرایط کنونی و با تولید و سیستم مالیاتی موجود چشم پوشی از این درآمدها آسان نیست. حتی زمانی که حساب ذخیره ارزی بود یا الان که صندوق توسعه ملی وجود دارد به هر بهانه‌ای مجبور به استفاده از آن می شویم. هرچند هدف ایجاد صندوق خوب بود اما به علت مشکلات اقتصادی و تولید، رشد اقتصادی و سرمایه گذاری محدود باز هم با دست خودمان اجازه نمی‌دهیم صندوق به اهداف تعیین شده دست یابد.

منبع : ایلینا


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

P30 Gamer blog.ir. آتنا - نماینده رسمی آنتی ویروس استاندارد ایزو 14001-استاندارد ایزو 45001-اخذ استاندارد ملی ایران وبلاگ سجاد صمیمی جنسی از نور مرا می خواند استهبان شهر انجیر سنجش Sanjesh *Center Coin* ترازوی محک ، باسکول محک